مسئله 1293- اگر انسان شك كند كه مغرب شده يا
نه، نمىتواند افطار كند، ولى اگر شك كند كه صبح شده يا نه، پيش از تحقيق هم
مىتواند كارى كه روزه را باطل مىكند انجام دهد؛ ولى در چهار صورت بايد روزۀ آن
روز را قضا كند:
اوّل: در ماه رمضان بدون اينكه تحقيق كند
صبح شده يا نه، كارى كه روزه را باطل مىكند انجام دهد، بعد معلوم شود كه صبح بوده
است.
دوّم: شخص غير ثقه بگويد صبح نشده يا بگويد
صبح شده و انسان خيال كند شوخى مىكند و كارى كه روزه را باطل مىكند انجام دهد،
بعد معلوم شود صبح بوده است.
سوّم: كسى كه نمىتواند تحقيق كند مثل كور و
زندانى و مانند اينها، به گفتۀ شخص غير ثقه افطار كند، بعد معلوم شود مغرب نبوده
است.
چهارم: در هواى صاف بهواسطۀ تاريكى يقين كند
كه مغرب شده و افطار كند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است؛ ولى اگر در هواى ابرى به
گمان اينكه مغرب شده افطار كند بعد معلوم شود مغرب نبوده، قضا لازم نيست.
مسئله 1294- اگر غير آب چيز ديگرى را در دهان
ببرد و بىاختيار فرو رود يا آب داخل بينى كند و بى اختيار فرو رود، قضا بر او
واجب نيست.
مسئله 1295- اگر ديوانه عاقل شود، واجب نيست
روزههاى وقتى را كه ديوانه بوده قضا نمايد.
مسئله 1296- اگر كافر مسلمان شود، واجب نيست
روزههاى وقتى را كه كافر بوده قضا نمايد، و همچنين است اگر مسلمانى كافر شود و
دوباره مسلمان گردد، روزههاى وقتى را كه كافر بوده واجب نيست قضا نمايد.
مسئله 1297- انسان بايد روزهاى را كه بهواسطۀ
بيهوشى يا مستى از او فوت شده، قضا نمايد، ولى اگر قبل از اذان صبح نيّت كند و بعد
بىهوش يا مست شود و يا در روز از بيهوشى يا مستى بيرون آيد و قبل از ظهر نيّت
روزه كند، روزۀ او صحيح است و قضا ندارد.
صفحه 196
مسئله 1298- اگر براى عذرى چند روز روزه
نگيرد و بعد شك كند كه چه وقت عذر او برطرف شده، مىتواند مقدار كمتر را كه
احتمال مىدهد روزه نگرفته قضا نمايد.
مسئله 1299- اگر از چند ماه رمضان روزۀ قضا
داشته باشد، قضاى هر كدام را كه اوّل بگيرد مانعى ندارد، ولى اگر وقت قضاى رمضان
آخر تنگ باشد، مثلاً پنج روز از رمضان آخر قضا داشته باشد و پنج روز هم به رمضان
مانده باشد، بايد اوّل قضاى رمضان آخر را بگيرد.
مسئله 1300- اگر قضاى روزۀ چند رمضان بر او واجب باشد و در
نيّت معيّن نكند روزهاى را كه مىگيرد قضاى كدام رمضان است، قضاى سال اوّل حساب
مىشود.
مسئله 1301- اگر قضاى روزۀ رمضان را يك سال
يا چند سال تأخير بيندازد، بايد قضا را بگيرد و در صورتى كه متمكن باشد براى هر
روز 750 گرم گندم یا جو و مانند اینها یا قیمت آنها را به فقير بدهد، و از جهت
تأخير يك سال يا چند سال، چيزى بر او واجب نمىشود.
مسئله 1302- كسى كه قضاى روزۀ رمضان را
گرفته، اگر وقت قضاى روزۀ او تنگ نباشد، مىتواند پيش از ظهر روزۀ خود را باطل
نمايد.
مسئله 1303- اگر بهواسطۀ مرض، حيض يا نفاس، روزۀ رمضان را نگيرد و پيش از تمام شدن
رمضان بميرد، لازم نيست روزههايى را كه نگرفته براى او قضا نمايند.
مسئله 1304- اگر بهواسطۀ عذرى نظير مرض،
نداشتن قدرت، مسافرت يا شير دادن و مانند اينها، روزه رمضان را نگيرد و تا رمضان
سال بعد به واسطۀ هر عذرى نتواند قضا كند، قضاى روزههايى را كه نگرفته است بر او
واجب نيست و بايد براى هر روز معادل 750 گرم گندم يا جو و مانند اينها يا قيمت
آنها را در صورت تمكّن به فقير بدهد.
مسئله 1305- كسى كه بايد براى هر روز 750 گرم
گندم یا جو و مانند اینها یا قیمت آنها را به فقير بدهد، مىتواند كفّارۀ چند روز
را به يك فقير بدهد.
مسئله 1306- كسى كه به واسطۀ پيرى يا مرض
ديگر (مثل تشنگى زياد) نمىتواند روزه بگيرد يا براى او مشقّت دارد، روزه بر او
واجب نيست، ولى در صورتى كه روزه براى او مشقّت دارد، بايد براى هر روز 750 گرم
گندم يا جو و مانند اينها يا قيمت آنها را به فقير بدهد، و چنانچه بعد بتواند روزه
بگيرد، بهتر است روزههايى را كه نگرفته قضا نمايد.
صفحه 197
مسئله 1307- زنى كه باردار است و يا زنى كه
بچّه شير مىدهد، اگر روزه براى او يا بچهاش ضرر دارد، روزه بر او واجب نيست و
چنانچه تا ماه مبارك رمضانِ بعدى قدرت بر گرفتن روزهها نداشته باشد، قضا هم ندارد؛
ولى در صورت استطاعتِ مالى بايد براى هر روز معادل 750 گرم گندم يا جو و مانند
اينها يا قيمت آنها را به فقير بدهد.
كارهايى كه براى روزهدار مكروه است
مسئله 1308- براى روزهدار سيزده مورد، مكروه
است:
1- مسافرت براى فرار از روزه.
2- ريختن دارو به چشم.
3- سرمهكشيدن در صورتى كه مزّه يا بوى آن به
حلق برسد.
4- انجام هر كارى كه باعث ضعف مىشود، مانند
خون گرفتن و حمام رفتن.
5- انفيهكشيدن در صورتى كه نداند به حلق
مىرسد. (ولى اگر بداند به حلق مىرسد، جايز نيست.)
6- بوكردن گياههاى معطّر.
7- نشستن زن در آب.
8- استعمال شياف.
9- تر كردن لباسى كه در بدن است.
10- دندان كشيدن.
11- هر كارى كه بهواسطۀ آن از دهان خون
بيايد.
12- با چوب تر مسواك كردن.
13- هر كارى كه شهوت را تحريك كند.